خدا...
وقتی خدا از پشت دستهایش را روی چشمانم گذاشت
از لای انگشتانش
آنقدر محو دیدن دنیا شدم
که فراموش کردم منتظر است
نامش را صدا کنم !!
اینجا همه جور حرف مثبت می زنیم....بعضی وقتها هم گریه و درد دل....!
وقتی خدا از پشت دستهایش را روی چشمانم گذاشت
از لای انگشتانش
آنقدر محو دیدن دنیا شدم
که فراموش کردم منتظر است
نامش را صدا کنم !!